پل «مارپیچ آبی» در شانگهای؛ تونل آبی روی پل پیاده در مجتمع تجاری | تحلیل معماری در مجله ۲۳گانه

پل «غشای چرخان آبی» در شانگهای؛ تونل پیاده روی تعاملی در دل یک مرکز تجاری
در میانهی یک مجتمع تجاری TOD در شانگهای، روی پلی که دو سکو در تراز دوم را به هم وصل میکند، سازهای آبیرنگ ظاهر شده که بیشتر شبیه یک تونل نور و رنگ است تا یک پل ساده. این مداخلهی شهری، فقط یک الحاق تزئینی نیست؛ یک تجربهی فضایی است که عابر را در لایههای مختلف آبی غوطهور میکند و تصویر تازهای از یک پیادهراه مرتفع میسازد.
پل غشای چرخان آبی با یک ایده ساده شکل گرفته است: پوشاندن پل موجود با پوستهای از غشاهای بادی مارپیچ و خطی. این غشاها با حداقل مصالح، بیشترین تغییر را در ادراک فضا ایجاد میکنند. از دور، پروژه مثل یک نصب هنری شهری دیده میشود و از نزدیک، به تونلی تبدیل میشود که قدم زدن در آن، کیفیت نور و نگاه به آسمان را کاملا عوض میکند.
این پروژه نمونهای است از مداخلهی «کمحجم و سبک» در فضاهای عمومی؛ جایی که به جای تخریب و ساختوساز سنگین، با یک لایهی نرم و قابل جمعآوری، به پل موجود معنا و هویت تازهای داده شده است.
خلاصه اطلاعات پروژه
- موقعیت: پلازای «Xuhui Vanke Plaza»، شانگهای، چین
- کاربری: پل پیادهرو
- معمار: دفتر People’s Architecture Office (PAO)
- مساحت تقریبی: حدود ۳۰ مترمربع
- سال اتمام: ۲۰۲۴
- دسته بندی: پل عابر پیاده / نصب موقت شهری (Bridges / Installation)
ویژگیهای کلیدی معماری
- مداخلهی حداقلی، اثر حداکثری بر فضا
پل موجود دست نخورده باقی مانده و فقط با غشاهای بادی آبیرنگ پوشانده شده است. این رویکرد، نمونهای روشن از مداخلهی سبک در فضای عمومی است؛ بدون تغییر سازهی اصلی، تجربهی فضایی کاملا دگرگون شده است. - استقرار روی پل منحنی، در قلب یک مجتمع تجاری
پل روی یک گذر منحنی در مرکز مجتمع تجاری قرار دارد و سکوی شرقی و غربی در طبقه دوم را به هم متصل میکند؛ زیر آن، مسیر اصلی عبور بیرونی و یک حیاط فرورفته شکل گرفته است. این موقعیت باعث شده پروژه همزمان در تراز خیابان، تراز دوم و در تصویر کلی پلازا دیده شود. - ترکیب دو نوع غشای بادی مارپیچ و خطی
پوستهی پل از دو نوع غشای بادی ساخته شده است: غشای مارپیچ با قطر حدود ۶۰ سانتیمتر و غشای خطی با قطر حدود ۴۰ سانتیمتر. غشای مارپیچ با رنگ آبی تیرهی مات و غشای خطی با آبی روشن شفاف، در هم تنیده شدهاند و حالتهای مختلف مارپیچ را روی سازه ایجاد کردهاند. تفاوت جنس و شفافیت، زیر نور خورشید افکتهای متفاوتی میسازد. - اسکلت فلزی بسیار سبک و خوانا
ساختار پروژه از لولههای فولادی دایرهای نازک تشکیل شده است؛ لولههای مارپیچ با قطر ۶۰ میلیمتر بهعنوان سازهی اصلی، با مهارهای V شکل به تیرهای اصلی پل متصل شدهاند و لولههای ۴۰ میلیمتری خطی، سازهی فرعی را شکل میدهند که غشاها روی آن بسته میشود. نتیجه یک قاب فلزی ظریف است که فقط برای نگه داشتن غشاها طراحی شده است. - تجربهی “تونل آبی” برای عابر
هنگام ورود به پل، عابر در لحظه در حجم آبی نیمهشفاف غوطهور میشود. نور خورشید بعد از عبور از غشا، رنگ آبی میگیرد، و لایههای مختلف آسمان که از میان غشاها دیده میشود، عمق رنگی متفاوتی پیدا میکنند. در طول حرکت، فرم مارپیچ باعث میشود تغییر فضا و پرسپکتیو بهصورت تدریجی و قابل حس باشد. - نورپردازی پویا در شب
در شب، نورهای نصبشده روی قاب فلزی داخل غشای آبی تیره، افکتی تپنده و متغیر تولید میکنند؛ شدت و ریتم نور تغییر میکند و مسیر مارپیچ، با تغییر رنگ و روشنایی، به یک عنصر زنده در چشمانداز شبانه پلازا تبدیل میشود. جنس مات غشا کمک میکند نور به شکل یکنواخت و نرم پخش شود. - تبدیل شدن به تصویر شاخص پلازا
بعد از نصب، این پل به مهمترین تصویر این پلازا در عکسها و طرحهای مردم تبدیل شده است. بسیاری از طرحهای دستی و نقاشیهایی که از این پلازا کشیده شده، پل غشای چرخان را بهعنوان عنصر اصلی در کادر انتخاب کردهاند؛ یعنی پروژه، هم در تجربهی فضا و هم در حافظهی تصویری شهر نقش محوری پیدا کرده است.


معرفی پلتفرم ۲۳گانه
مجله معماری ۲۳گانه فضایی است برای انتشار تحلیل پروژههای معاصر، معرفی معماران و بازخوانی روند طراحی در ایران و جهان. تمرکز مطالب مجله روی ارتباط معماری با بستر، جزئیات اجرایی و تجربهی فضا برای معماران، دانشجویان و علاقهمندان حرفهای است.
در کنار بخش مجله، موتور جستجوی هوشمند ۲۳گانه دسترسی سریع به مباحث مقررات ملی ساختمان ایران را فراهم میکند. کاربران میتوانند با جستجوی واژه، موضوع یا شماره بند، در چند ثانیه به متن کامل مقررات، بندهای مرتبط و ارجاعات موضوعی برسند و از این ابزار در طراحی، نظارت و مطالعات حقوقی پروژههای خود استفاده کنند.
توضیحات ساختار معماری و تجربه فضایی
سایت پروژه در یک مجتمع تجاری تازهساخت در شانگهای قرار دارد؛ الگویی از توسعهی مبتنی بر حملونقل همگانی که فضاهای تجاری، مسیرهای پیاده و دسترسی به حملونقل عمومی را در یک ترکیب متراکم کنار هم قرار میدهد. پل مورد استفاده، پلی منحنی است که در تراز دوم، سکوهای شرقی و غربی را به هم وصل میکند و زیر آن، مسیر اصلی عبور بیرونی و حیاط فرورفته قرار دارد. همین موقعیت باعث شده مداخله، هم در تراز بالا و هم از پایین قابلدیدن باشد.
در گام نخست، سازهی موجود پل بهعنوان بستر ثابت پذیرفته شده و مداخله به پوسته محدود شده است. غشاهای بادی آبیرنگ، تمام قوس پل را در بر میگیرند و یک تونل مارپیچی ایجاد میکنند. این تونل نه کامل بسته است و نه کاملا باز؛ فاصلهی بین غشاها امکان دیدن بیرون و آسمان را حفظ میکند، در حالی که رنگ غالب فضا آبی شفاف است.
ترکیب دو نوع غشا، منطق فرمی پروژه را شکل میدهد. غشای مارپیچ تیره، خط اصلی چرخش را میسازد و روی سازهی فولادی بیرونی نصب شده است. این لایه، شخصیت بیرونی پروژه را تعریف میکند و هنگام نگاه از پلازا، مثل یک حجم چرخان پیوسته دیده میشود. غشای خطی روشنتر، در لایهی داخلی قاب نصب شده و کانون آن، تجربهی عابر است؛ جایی که نور، شفافیت و ریتم خطوط، مسیر حرکت را تعریف میکند.
سازهی فولادی پروژه بهگونهای طراحی شده که تا حد ممکن ظریف بماند و فقط نقش نگهدارندهی غشا را بر عهده داشته باشد. حلقههای مارپیچی ۶۰ میلیمتری با مهارهای V شکل به تیرهای اصلی پل متصل شدهاند و حلقههای ۴۰ میلیمتری خطی، بهصورت چرخشی بین آنها قرار گرفتهاند. این ترکیب، شبکهای سهبعدی میسازد که غشاها به آن دوخته و مهار میشوند؛ بدون آنکه سازه، حضور سنگین و مزاحمی در تصویر داشته باشد.
در طول روز، نور خورشید از غشاهای روشن عبور میکند و سایههای نرم و متحرکی روی کف پل میاندازد. رنگ آبی فضا، دمای نور را عوض میکند و آسمان، از خلال لایههای غشا، درجات مختلف آبی پیدا میکند. در شب، نورپردازی خطی پنهان در قاب فولادی، روشنایی یکنواختی روی سطح غشاهای مات ایجاد میکند؛ نور میتواند ضرباهنگی متغیر داشته باشد و با تغییر شدت و رنگ، حسی از حرکت و لرزش به پل بدهد.
این پل، علاوهبر عملکرد فیزیکی در اتصال دو سکو، نقش یک «فیلتر فضایی» را هم بازی میکند. عابر هنگام ورود به پل، از وضعیت روشن و باز پلازا وارد فضایی نیمهبسته و رنگگرفته میشود و سپس دوباره به فضای باز میرسد. این تغییر، یک سکانس کوتاه اما بهیادماندنی در مسیر حرکت روزمرهی کاربران مجتمع میسازد و همین تجربه، دلیل اصلی ثبت شدن پروژه در عکسها و خاطرهی کاربران است. 









بیوگرافی کوتاه دفتر People’s Architecture Office
دفتر معماری People’s Architecture Office (PAO) در سال ۲۰۱۰ توسط He Zhe، James Shen و Zang Feng در پکن تأسیس شده است. این دفتر یک تیم چندرشتهای از معماران، مهندسان، طراحان محصول و شهرسازان را گرد هم آورده و تمرکز خود را بر تأثیر اجتماعی طراحی گذاشته است.
با این نگاه که «طراحی برای همه است»، پروژههای این دفتر اغلب در حوزهی مداخله در فضاهای عمومی، بازآفرینی شهری، سازههای موقت و فضاهای آموزشی و کاری نوآورانه شکل میگیرند. این دفتر اولین دفتر معماری در آسیاست که بهعنوان شرکت B-Corporation تأیید شده و نمونهای از کارآفرینی اجتماعی در حوزهی معماری به شمار میآید.
جمعبندی؛ از پل ساده تا تونل غشای چرخان
پل غشای چرخان آبی نشان میدهد که برای ایجاد تغییر جدی در کیفیت فضای عمومی، همیشه نیازی به ساخت سازهای جدید یا برنامهریزی گستردهی شهری نیست. گاهی یک لایهی بادی سبک، یک قاب فولادی ظریف و یک ایدهی شفاف دربارهی نور و رنگ، میتواند پل موجود را به تجربهای کاملاً تازه تبدیل کند.
برای معماران و دانشجویان، این پروژه نمونهای واضح از طراحی مبتنی بر «مداخلهی حداقلی» است؛ جایی که سازهی اصلی حفظ میشود، اما لایهی افزودهشده، هم تجربهی عابر، هم تصویر شهری و هم هویت بصری سایت را بازتعریف میکند. چنین رویکردی میتواند الهامبخش پروژههای کوچک و متوسط در بافتهای تجاری و عمومی ایران هم باشد.





سوالات متداول درباره پل غشای چرخان آبی
این پل در چه موقعیتی از مجتمع قرار دارد و چه چیزی را به هم وصل میکند؟
پل روی یک گذر منحنی در مرکز مجتمع «Xuhui Vanke Plaza» قرار گرفته و سکوهای شرقی و غربی در تراز دوم را به هم متصل میکند. زیر این پل، مسیر اصلی عبور بیرونی و حیاط فرورفتهی پلازا قرار دارد که آن را به یکی از نقاط مرکزی حرکت در سایت تبدیل میکند.
غشاهای آبی چه نوع سازه و جنسی دارند؟
پوستهی پروژه از دو نوع غشای بادی تشکیل شده است؛ غشای مارپیچ با قطر حدود ۶۰ سانتیمتر و رنگ آبی تیرهی مات و غشای خطی با قطر حدود ۴۰ سانتیمتر و رنگ آبی روشن شفاف. این غشاها روی قاب فولادی سبک نصب شدهاند و بهصورت مارپیچی در هم تنیده شدهاند تا تونلی پویا و نیمهشفاف ایجاد کنند.
چرا این مداخله را میتوان نمونهای از مداخلهی سبک در فضای عمومی دانست؟
سازهی اصلی پل حفظ شده و هیچ تغییر عمدهای در سیستم باربر ایجاد نشده است. مداخله به پوستهی بادی و قاب فولادی سبک محدود شده که در صورت نیاز قابل جمعآوری است. با این حال، همین لایهی نرم، تجربهی فضایی و تصویر شهری پل را بهطور کامل تغییر داده است؛ یعنی با کمترین مصالح، بیشترین اثر فضایی به دست آمده است.
نقش نورپردازی در شب چیست و چگونه طراحی شده است؟
نورپردازی، در داخل قاب فولادی و پشت غشاهای آبی تیره نصب شده است. جنس مات غشا باعث میشود نور به شکل یکنواخت و نرم دیده شود. ریتم روشن و خاموش شدن و تغییر رنگ نورها، حس تپش و حرکت روی خط مارپیچ را تقویت میکند و پل را در شب به یک نشانهی پویا در چشمانداز پلازا تبدیل میکند.
آیا این پل فقط یک نصب هنری است یا بخشی از تجربهی روزمرهی کاربران؟
پل بخشی از مسیر روزمرهی عابران و کاربران مجتمع است و هر روز، بارها و بارها از آن عبور میکنند. در عین حال، بهدلیل رنگ، فرم و نورپردازی، به یک نصب هنری شاخص در فضا تبدیل شده است. همین همپوشانی عملکرد زیرساختی و تصویر هنری، جذابترین بخش پروژه است.











